هم طناب ( سه شنبه 87/6/12 :: ساعت 10:37 عصر)
گیاه وحشی گیاه وحشی کوهم نه لاله گلدان مرا به بزم خوشی های خود سرانه مبر ز زیر سنگ یک روز سر زدم بیرون به زیر سنگ یک روز می شوم مدفون سرشت سنگی من زادگاه اندوه است جدا ز یارو دیارم دلم نمی خندد ز من طراوت و نرمی و رنگ و بوی مخواه گیاه وحشی کوهم در انتظار بهار مرا نوازش و گرمی به گریه می آرد مرا به گریه میار مرا به خانه مبر آشیان من کوه است |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||